داستان دختر جوانی به نام دارا را دنبال می کند که در طول جنگ جهانی دوم به یک اردوگاه کار اجباری در کرواسی اعزام می شود.

برای کمک به ساختن شجره نامه خانوادگی، مادر آملیا به دنبال پدر بیولوژیکی دخترش می‌گردد. این سفر لبریز از اعتماد، عشق و کشف معنای خانواده می‌شود...

دنیس و جانی، دوستان صمیمی، برای تسویه حساب با قاچاقچی خشن مواد مخدر، حاضر به انجام هر کاری می‌شوند. آن‌ها برای به دست آوردن پول کافی، به مخفی‌گاه مخروبه‌ای دستبرد می‌زنند. اما...

در جشن قرون وسطایی گلدی بری در قلعه هاید، یک قتل رخ می‌دهد. او با دکتر شولتز، همکاری می‌کند تا پیش از اینکه قاتل دوباره حمله کند، راز را حل کنند...

مرد میان‏سالى ، « ریچارد شرمن » ( یوئل ) که همسایه‏ اى پرى‏ رو ( مونرو ) دارد ، با رفتن همسر و فرزندش به تعطیلات دچار « خارش » مى ‏شود ...

سگ آندلسى بر مبناى رؤیاهاى نقاش نامدار، سالوادور دالى شکل گرفت و مانیفست سینمایى سوررآلیست‏ها بود و از معدود فیلم‏هایى از این دست که مورد تأیید آندره برتون، از سردمداران نهضت، قرار گرفت. در سگ آندلسى البته نه از سگ خبرى هست و نه از آندلس. نام فیلم به طور کنایى از اشعار شخصى بونوئل اقتباس شده است و خود فیلم با یک رشته تصویر، با تکیه بر هدف کارگرد هنر سوررآلیستى آن سال‏ها براى تمسخر بورژوازى زمان، معنا مى ‏یابد...

کمیسر «پی یر نیمانس» وارد منطقه کوهستانی گوئر نان می شود تا درباره قتل کارمندان دانشگاهی در آن حوالی تحقیق کند. جسد قربانیان در کوهستان پیدا شده در حالی که بعد از ساعت ها شکنجه شدید، با زخم های بی شمار روی بدنشان، و چشمان از حدقه در آمده جان داده اند…

بین روشنایی و تاریکی، اولفا، یک زن تونسی و مادر چهار دختر قرار دارد. یک روز دو دختر بزرگترش ناپدید می شوند...

« ویل کین » ( کوپر ) ، کلانتر هادلى ویل ، در آخرین روز خدمتش و در آستانه‏ ى بازنشستگى ، با دخترى جوان به نام « ایمى » ( کلى ) ازدواج مى ‏کند . اما از گوشه و کنار خبر مى ‏رسد خلافکارانى که « ویل » باعث به زندان افتادن آنان شده ، آزاد شده ‏اند و براى کشتن او مى‏ آیند ...

مدیر یک باشگاه بنام لو عاشق یک بدنساز بنام جکی می شود که در حال عبور از شهر در مسیر مسابقه ای در لاس وگاس است...