« کشور : الجزایر »
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان93 دقیقه
-
رده سـنیNot Rated
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
تجربیات یک کارگر مهاجر الجزایری - فرانسوی و مشکلاتش با رئیسش و کار طاقت فرسا در یک گاراژ
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان117 دقیقه
-
رده سـنیR
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
در یک شهر کوچک در نیومکزیکو که توسط کویر احاطه شده است یک آدم زندانی توسط شخصی به نام ویلیام گارنت آزاد می شود و با کمک یک افسر دلسوز ، یک زندگیِ جدید در شهر آغاز می کند اما…
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان157 دقیقه
-
رده سـنی-
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
سربازان سیاه پوست در دفاع از فرانسه به این کشور کمک می کنند اما پیش از بازگشتن به خانه خود در اردوگاه اسرا زندانی می شوند و...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان121 دقیقه
-
رده سـنیNot Rated
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
هفتم اکتبر سال 1957. »سرهنگ ماتیو« (مارتن) و سربازان چترباز تحت فرماندهی او، ساختمانی را که »علی« (حجاج)، آخرین رهبر سازمان آزادی بخش الجزایر، در آن مخفی شده، محاصره می کنند. با نزدیک شدن زمان حمله ی سربازان، »علی« وقایع چند سال گذشته به یاد می آورد...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان107 دقیقه
-
رده سـنیPG
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
"گیسل" شاهزاده ای زیبایی است که توسط ملکه ای شیطانی از سرزمین جادوئی،موزیکال و کارتونی خود با دنیای واقعی خیابانهای منهتن تبعید می شود.او که از محیط جدید اطراف خود شوکه شده است وارد دنیایی شده است که به شدت نیازمند شادی است.اما او عاشق وکیلی می شود که به او کمک می کند تا او را به خانه باز گرداند...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان127 دقیقه
-
رده سـنیM/PG
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
در یک کشور بدون نام مدیترانه ای، یک عضو برجسته ی پارلمان به نام «زی» (مونتان) که مخالف حکومت است، یک گردهمایی عمومی، ظاهرا در اثر تصادف اتومبیل، کشته می شود. اما دادیار محلی (پریه) پی می برد که مقامات بسیار بلند مرتبه ی حکومتی در مرگ «زی» دست داشته اند...
-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان113 دقیقه
-
رده سـنیNot Rated
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگان
سه داستان در الجزایر امروز تنظیم شده است. در الجزایر ، موراد ، یک توسعه دهنده دارایی ثروتمند است و کم و بیش از قرعه کشی خود راضی است اما او نمی داند چگونه کسانی را که به او نزدیک هستند خوشحال کند. لیلا ، همسر سابق گیج او ؛ راش ، همسر دوم ناامید او ؛ ناکیم ، پسر ناامید او. جابیل ، رئیس موراد ، پذیرفته است که آیشا و پدرش را از الجزایر به بیسکو سوق دهند و در آنجا زن جوان قرار است با شهروندی ازدواج کند. اکنون اتفاق می افتد که جابیل عاشق آیشا است. در Sétif ، Dahman ، یک متخصص مغز و اعصاب ، امیدوار است که در نهایت با Radia ازدواج کند. اما به نظر می رسد تبلیغی که او انتظار دارد برای همیشه کنار گذاشته شود. او وقتی زن او را به جرم جدی متهم می کند ، دچار مشکل مضاعف می شود.