بعد از حمله آپاچی ها به قطار حامل مهاجران، تنها تعداد کمی از آنها زنده می مانند. آنها جان خود را به دستان "کومانچی تاد"، مردی سفید پوست که بیشتر زندگی خود را با کومانچی ها زندگی کرده می سپارند و...

روزی سه کارگر در مزرعه خود با یک قانونشکن زخمی به نام "هری اسپایک" برخورد می کنند. آنها او را به محل زندگی یکی از پسران برده تا از او پرستاری کنند ...

ایالت نوادا ، سال 1885؛ گروهى که از 28 شهروند محترم شهرى کوچک تشکیل شده به سرکردگى افسری سادیست و یک زن سنگدل ، سه مرد بى‏ گناه (کویین، فورد و اندروز) را به اتهام قتل و سرقت اسب، به دار مى‏ آویزند اما پس از مرگ آنان بى‏ گناهىشان آشکار مى‏ شود ...

مردی یک زن را که توسط قبیله کومانچی دزدیده شده است را نجات داده و تلاش می کند او را زنده به خانه برساند...

"مت دورکس" که گله داری بزرگ است به یک کارخانه ذوب مس که آب را آلوده می کند حمله کرده و سپس دارائیهایش را بین پسران خود تقسیم می کند.یکی از پسرانش به نام "جو" مسئولیت حمله کردن را پذیرفته و سه سال به زندان میرود .مت بر اثر حمله ای قلبی از دنیا رفته و "جو" تصمیم به انتقام می گیرد...

در غرب قدیم, یک مبارز با سلاحی غیر قانونی راهی زندان شد به امید این که بتواند به یک محموله بزرگ از طلا دست پیدا کنه

داستان فیلم در سال 1988 جریان دارد و در مورد پدری است که مزرعه‌ خود را ترک کرده تا دخترش را از دست دشمنی قدیمی نجات دهد …

وقتی "کاستر" و ارتش سواره نظام توسط سرخپوستان از بین می روند، همه انتظار شرایطی به مراتب بدتر را می کشند. "کاپیتان ناتان بریتلز" (وین) دستور گشت زنی در آن منطقه را دریافت کرده و مامور می گردد تا "آبی آلشرد" (ناتویک) همسر یکی از فرماندهان و برادر زاده اش را برای حفظ امنیت آن ها همراهی کند و ...

یک سناتور به نام "رانسوم استادارد" (استوات) برای مراسم تشییع جنازه و تدفین یک مرد فقیر به شهر "شینبون" باز می گردد و برای خبرنگاری کنجکاو، داستان حقیقی مردی که "لیبرتی والانس" را از پای درآورد را روایت می کند...

"جان" (استیووارت) به همراه دوست خود "هارلی" (فوندا) در ازای دریافت دستمزدی ناچیز کار می کنند. اما وقتی تنها برادرش یک کلوپ اجتماعی برای وی به ارث می گذارد ، همه چیز تغییر می کند. آنها برای بدست آوردن ارثیه خود هزاران مایل را پشت سر می گذارند اما ...