داستانی از عشق , منطق و این حقیقت که شما در مرکز توجه دنیا قرار ندارید و باید زندگی را سخت نگیرید .

گروهی از جوانان برای روز جشن به یک منطقه به نام "ایبزیا" می روند. ولی پس از خوشگذرانی کوتاهی که دارند متوجه شیوع یک ویروس می شوند که افراد را به زامبی های گرسنه ای تبدیل می کند و ...

داستان فیلم درباره نویسنده معروف هری پریس میباشد ...

هنگامی که یورکشایر توسط یک قاتل سریالی تعقیب می شود، یک شکار ناامید کننده موش و گربه رخ می دهد.

داستان به کارآگاه پلیس " کالین ساتن " که در اداره پلیس لندن است اشاره دارد، او تحقیقاتی را برای گیرانداختن یک قاتل سریالی شروع میکند و...

"امی" و "راکویل" تازه وارد دهه بیست سالگی شدند تلاش میکنند تا به مسیر سختی که پیش رو دارند ادامه دهند...

بعد از این که مشخص میشه که دیلان یک بیماری داره حالا اون باید بگرده و کسانی که باهاشون در ارتباط بوده رو پیدا کنه و به اون ها درمورد این بیماری بگه...

سریال در سال 1957 اتفاق می افتد... در مورد زنی به نام "جنی لی" هست که بعنوان پرستار یا قابله (ماما) در شرق لندن به دنبال کار میگردد...او که انتظار مواجهه با یک بیمارستان را دارد به ناگاه با یک درمانگاه مذهبی مواجه میشود ...جایی که باید در کنار دیگر پرستاران و راهبه ها زندگی کند آنهم در شرایطی ناخوشایند... جنی لی کم کم راه و رسم بدنیا آوردن بچه (قابلگی) را می آموزد و متوجه شجاعت مادران در جریان تولد یک نوزاد میشود...

یک کاراگاه از شهر لندن به جزیره ی سینت ماری در دریای کارائیب منتقل میشود. بدبختانه او از خورشید، دریا و ماسه بدش میاید...

آقای کراولی متوجه میشوند کلیسای دانتون که یکی از املاکشان است ممکن است از دستشان گرفته بشود به فکر چاره می افتد . در همین حال به ایشان خبر میدهند که عموزادشان پاتریک کراولی در اثر سقوط کشتی تایتانیک کشته شده اند . از وکیلشان در منچستر میخواهند که در مورد نگاه داشتن املاک راهی پیدا کند . مادرشان که یکی از فعالین اجتماعی هستند در برخورد با اعلی حضرت از ایشان میخواند که مثل سنت قدیم رفتار کنند . ازدواج دخترشان نیز یکی دیگر از نگرانی های ایشان است . خانم اوبراین نیز که یکی از سرپیشخدمت ها هست با چند تن دیگر درحال چیدن یک توطئه علیه خانواده ی اعلی حضرت هستند و...