یک اعجوبه جوان هوش مصنوعی از یک آزمایشگاه روباتیک مشهور جهان طرد می شود و کاری را انجام می دهد که هر نوجوان منطقی انجام می دهد...

انتقام‌جویان که از هم گسسته‌اند ، دوباره می‌شوند و با نیروهای نگهبانان کهکشان متحد میشوند تا با تانوس که به دنبال تصاحب سنگ‌های ابدیت و حکمرانی بر فضا ، زمان و واقعیت است ، مقابله کنند. اما…

ماجرا بعد از حوادث «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» به تصویر کشیده میشود؛ پیتر پارکر جوان تلاش می کند تا دوباره تعادل را در زندگی خودش برقرار کند؛ هم به عنوان یک دانش آموز معمولی در دبیرستان و هم یک ابر قهرمان که تازه هویت جدیدش را کشف کرده است …

پس از فارغ‌ التحصیلی از دانشگاه، زندگی دیگر مثل قبل خوش و خرم نیست. "ویل" و "جیلیان" خود را در دنیایی از مشاغل گم شده می بینند. اما توسط خانواده و دوستانشان وارد شغلی عالی (و همچنین مسخره) می شوند که انتظارش را نداشتند ...

داستان درباره‌ی مردی خشمگین است که به عنوان یک دانش آموز در دبیرستان تحصیل می کند ولی از آن جا بیرون انداخته می شود و به جایی دیگر فرستاده می شود و...

دو پسر شهرستانی وقتی که مادران آنها توسط مقامات بلند مرتبه برده می شوند بی تکلیف می مانند و …

یل یک شاعر و سراینده موزیک موفق و مجرد هست که اهل خوش گذرونیه،علاقه ایی هم به رابطه هایی که بهشون وابسته بشه نداره ...همسایه ی جدیدی به نام فیونا که یک مادر مجرد هست همراه پسرش مارکوس به خونه ی بغلی اون میان که به صورت خنده داری همون اول سریال باهم آشنا میشن.مادری که گیاه خوار هست و علاقه ایی به گوشتِ دنده کبابی و دود و دم باربیکو همسایه ش نداره...مارکوس یه پسر تقریباً عجیب غریبه که با یه دروغی که ویل به صورت غیرمنتظره ایی مجبور میشه برای دوست شدن با خانومی بگه بیشتر آشنا میشن و این رفاقت بینشون داستان سریال رو رقم میزنه.

"بی دست و پا" در مورد حوادث خاص در سال های شکل گیری ماست که گاهی اوقات ما را بهترین و گاهی بدترین نشان می دهد این سریال حول نوجوان پانزده ساله " جنا همیلتون " می گردد کسی که مثله خیلی ها احساس میکند در بین همسالان خودش دیده نمی شود و با نا امیدی می خواهد جایگاهش را پیدا کند چیزی که در این روزگار و این سن واقعا سخت هست روزگاری که در آن پیدا کردن جایگاه یعنی خاص و انگشت نما بودن و بد بختانه دیده شدن جنا درست بعد از تصادف آن که باعث شکستنه شدن دستش و زدن برچسب نه چندان جالبی به آن شد اتفاق افتاد و در حالیکه شایعات تصادفش می توانست بدترین کابوس زندگیش شود جنا تصمیم میگیرد از این اتفاق برای پیشرفت زندگیش استفاده کند...

داستان سریال درباره ی فوتبال مجازی است که چند دوست و رفیق دیرینه هر سال برای بدست آوردن جام با هم به جدال و مسابقه می پردازند / فوتبال فانتزی یک بازی مجازی، ارتباطی و مدیریتی است که در این مسابقه کاربران، بازیکنان حرفه ای (واقعی) فوتبال را در تیم مجازی خود مدیریت می کنند. این بازی به کاربران اجازه دهد تا طبق نظر خود، به مانند یک مدیر باشگاه یا تیم ملی، بازیکنان خاصی را برای تیم خود ارنج کنند. کاربران در این نوع بازی می توانند بازیکنان متفاوتی را از تیم های مختلف حاضر در لیگ، در تیم خود بگمارند. تعدادی از بازیکنان، حکم بازیکن ذخیره را دارند و تنها آن دسته از بازیکنانی که بعنوان بازیکن اصلی (در هر هفته) انتخاب می شوند، بر اساس عملکرد واقعی شان در زمین بازی، کسب امتیاز می کنند. در صورت عدم رضایت از بازیکنان و یا محرومیت و مصدومیت آنها می توان با پرداخت هزینه ای (اصولا کسر شدن از امتیازات اندوخته شده پیشین تان) بازیکن جدیدی به جای وی وارد تیم خود کرد.

موضوع سریال از این قرار است که یک پدر داره برای بچه های 15 - 16 ساله اش تعریف میکند که چه جوری با مادرشون آشنا شد. سوتی هایی که پدر در زمان جوانیش داده ، دوست دخترهایی که داشته تا به شخص مورد نظر می رسد. این سریال رو می توان تقلیدی از سریال فرندز نامید، چند تا دوست هستند که ماجراهاییکه براشون اتفاق میافته رو بازگو میکنند...