فیلم در سال 1856 رخ می دهد و روایتگر داستان برده ای سیاه پوست به نام Samuel Woodward می باشد که به همراه خانواده اش ، از مزرعه ی صاحب خودش در ویرجینیا فرار می کند . حال آن ها به دنبال ساموئل هستند و ساموئل سعی می کند برده داری را برای همیشه از بین ببرد و …

چند نفر که میخواهند در مورد تئوری های "طوطئه" مستدی بسازند که با کشف یک اثر زیرزمینی وارد داستانی وحشتناک و خونین می شوند و …

در اوج رکود بزرگ در سینسیناتی، کیت یک دختر جوان باهوش ُبعد از اینکه پدرش کار خود را از دست میدهد به مادر خود در اداره مهمان خانه شبانه روزی کمک میکند...

داستان این سریال در مورد یک بازیگر می باشد که بعد از یک بحران عمومی به خانه بازمی گردد. حال او با دوست پلیس اش همکاری می کند و تلاش می کند از تجربیات بازیگری خود برای حل جنایات واقعی استفاده کند...

داستان این سریال در مورد خدایان و جنگی است که میان آن‌ها رخ داده. خدایان سنتی که حالا می‌بینند انسان‌ها دارند باورهای خودشان را از دست می‌دهند و از چیزهای مادی مانند پول، تکنولوژی، مواد مخدر، ستارگان مشهور و رسانه‌ها شکست می‌خورند.

داستان این سریال در مورد مردی است که در حال تلاش برای خنثی کردن یک شرکت غول پیکر که ظاهراً قدرت نامحدودی دارد، می باشد...

"ازی گراهام" روزنامه نگاری است که پی می برد، یک گروه از افراد شگفت انگیز توسط موجودات فضایی ربوده شده اند و بر روی آنها کارهایی انجام شده است. او هر چقدر که بیشتر این قضیه را پیگیر می شود، بیشتر گیج و اغوا می شود...

سریال درباره ی دختری جوان به نام ماری استوارت (Mary Stuart) ملکه اسکاتلند هست. ماری نوجوان یک ملکه خودکام ، زیبا و احساسی هستش که تازه به قدرت رسیده. او همراه با 3 دوست صمیمی خودش به فرانسه فرستاده میشه و برای تضمین اتحاد استراتژیک اسکاتلند ، با فرانسیس پسر جذاب پادشاه فرانسه نامزد میکنه ولی این پایان بازی نیست و داستان به س*یا/ست و دین و برنامه هایی که به احساس و قلب ربطی نداره کشیده میشه...

داستان در آینده ای نزدیک اتفاق می افتد. زمانی که موجوداتی از سیاره‌ای دیگر به نام وتان‌ها بعد از نابودی محل زندگیشان برای زندگی به زمین می آیند. بین آنها و زمینی‌ها جنگی در می‌گیرد که طی آن زمین دگرگون شده و به سیاره‌ای جدید مبدل می‌شود. سیاره‌ای پر از خطر برای تمام ساکنین آن. در این بین عده‌ای متشکل از زمینی‌ها و بیگانگان متحد شده و شهری می‌سازند به نام دیفاینس...

داستان در مورد یک پلیس جوان در سال 1860 میلادی هست که باید پنج نقطه از شهر نیویورک را کنترل کند اما با توجه به جمعیت بالا و سیاه و سفید بودن جامعه کار او بسیار دشوار هست و...