سگ های جادویی و الف ها ، تیمی را تشکیل میدهند ، تا بابانوئل که حافظه اش را از دست داده نجات دهند ...

داستان با یک فاجعه جهانی آغاز می‌شود که دنیا را به روزهای پایانی آن می‌رساند و در این بین یک محقق رهبری گروهی را برای مقابله با فاجعه به عهده می‌گیرد …

در سال 1985 متفاوت با واقعیت، ابرقهرمانان در میان مردم وجود دارند. قاتل یکی از ابرقهرمانان سابق، رورشاک را به دنبال رد خود می کشد و در این بین چیزی را فاش می کند که می تواند سرنوشت دنیا را متفاوت با چیزی که ما میشناسیم رقم بزند.

داستان این سریال درباره دانشجویان کالجی است که عضو تیم راگبی دانشکده هستن اما به تنها چیزی که اهمیت نمیدن ورزش هست شخصیتهای اصلی سریال آلکس مورین ، کریگ شلو، تد و سمی هستن این سه دوست دنیای دیوانه واری رو خلق می کنن دنیایی که تو اون دیوونه بازی حرف اول رو می زنه...

هنگامی که صحبت از صحنه های هولناک جرم و جنایت میشود ، هنگامی که رازی در پس یک جنایت نمایان میشود. معمولا هیچگاه پلیس نمیتواند همه حقایق را آشکار و بازگو کند . کشف رازهای مخوف پشت پرده ، به شدت مورد علاقه دکتر Helen Magnus است. او مخفی گاهی برای نگهدای افرادی که نیروهای خارق العاده و غیر طبیعی دارند ، راه اندازی کرده و … اگه از سریالی مثل فرینج و یا لاست خوشتون میاد و از طرفدار های سریال های علمی و راز آلود هستین، این سریال میتونه یکی از سریال های خوبی بشه که تا بحال دیدن...

این سریال داستان زندگی یک مرد سیاه پوست را به تصویر می کشد که شکارچی موجودات خون آشام است و سعی می کند موجودات نیمه انسان ، نیمه خون آشام را به نیمه انسانی شان باز گرداند. . در این سریال یک زوج جوان با هم آشنا می شوند و کریستا وقتی متوجه می شود مارکوس خون آشام است که خود او نیز نیمی از وجودش توسط مارکوس خون آشام شده است . او در بین این دو دنیا دست و پا می زند و به دنبال راهی برای نجات از این درد از بلید (تیغ) که شکارچی خون آشام ها است کمک می گیرد.

داستان درباره یه شهر کوچک زراعی به اسم مدیا راک نامیده می شوند توی سطح شهر پخش میشوند، که این سنگ ها تاثیرات عجیبی روی آدمهای داخل شهر دارد و قدرت های متفاوتی به آدمها میدهد که اکثرا هم آدمهای شر این قدرتها را بدست میاورند ولی همراه این شهاب باران ها پسر بچه ای هم از فضا به زمین می آید و توسط خانواده ای که بچه دار نمی شدند به طور اتفاقی پیدا می شود. این بچه قدرتهای عجیبی دارد و این خانواده تصمیم میگرند که این بچه را بزرگ کنند و چون نمی خ واستند مشکلی برای این بچه به وجود بیاید قدرتهای استثن ایی او را از همه مخ فی نگه میدارند . خلاصه جریان داستان از آنجا شروع می شود که این پسر بچه که اسمش را کلارک گذاشته بودند بزرگ شده و به مدرسه می رود و در هر قسمت درگیر جریان تازه ای می شود و از نیروهای عجیبش استفاده می کند.