پس از پایان شورش جمعه سیاه با تراژدی، یک قاتل مرموز با الهام از شکرگزاری پلیموث، ماساچوست - زادگاه تعطیلات بدنام - را به وحشت می اندازد.

مردی از آینده، که اکنون در دام گذشته گرفتار شده، سعی می کند برای خود زندگی بسازد، غافل از عواقبی که به راه انداخته است.

یک زن جوان خود را در مسافر خانه ای وسط یک جاده می بیند که اصلاً نمیداند کجاست و یا چطوری به آن جا امده است. اما کم کم که فکر میکند یادش می آید که او دل به سفری خشونت آمیز زده برای گرفتن انتقام از مردی که باعث مرگ عشقش بوده است…

یک ارباب شرور که از سیاره خود فرار می کند، به پسرعموی زمینی دور و خانواده حومه شهر او پناه می برد. ماجراهای کمیک در راه است.

خانواده مک لوسکی دلالان قدرتی هستند که با موضوعات نژادپرستی سیستماتیک، فساد و نابرابری در کینگستون، میشیگان - جایی که تجارت زندانی کردن تنها صنعت پر رونق است، مقابله می کنند.

جینی میلر، یک نوجوان پانزده ساله عصبانی، اغلب احساس می کند بالغ تر از مادر سی ساله اش، جورجیا میلر مقاومت ناپذیر و پویا.

دانا یک دیرین شناس است که همراه با خواهرش سارا و گروهی دایناسور عازم سفری ماجراجویانه میشوند...

بازمانده ی معین یا بازمانده ی برگزیده (انگلیسی: Designated Survivor) یکی از اعضای کابینه ایالات متحده آمریکاست که در زمانی که رییس جمهور و سایر مقامات عالی کشور در یک نقطه جمع شده‌اند (نظیر سخنرانی وضعیت کشور آمریکا و روز معارفه) در مکانی امن، دور و غیر افشا شده قرار می‌گیرد تا اگر احیاناً برای رییس‌جمهور و سایرین اتفاقی افتاد، زمام امور را در دست بگیرد. او معمولاً در در خارج از ساختمان کنگره، غالباً در کاخ سفید، مستقر می‌شود. هویت عضو کابینه انتخاب‌ شده معمولاً تا زمان آغاز سخنرانی رئیس جمهور مخفی می‌ماند. حال پس از یک حمله فاجعه بار تمام اعضا کابینه کشته می شوند و این فرصتی برای این فرد از پیش تعیین شده است تا رئیس جمهور شود...

با بیهوش شدن و به کما رفتن مدیر توانای بخش جراحی بیمارستان Hope-Zion در تورتنو ، مایکل هریس یک هرج و مرج کامل در بیمارستان ایجا می شود و همسر و دستیار و همکارش آلکس رید را در میان یک ناباوری و شوک ترک می کند...

داستان سریال از جایی شروع میشه که ما می بینیم نیکیتا سه سال هست از سازمان خودش فرار کرده سازمانی که اون رو تو جوونی گرفته بهش اموزش های نظامی داده و تبدیل به یه ادمکش حرفه ایش کرده اما نیکیتا عاشق یه غیر نظامی میشه سازمان (که ما اون رو به اسم واحد می شناسیم) نامزد نیکیتا (دنیل ) رو میکشه و این قتل رو یه تصادف جلوه میده حالا نیکیتا از فرارش سه سال گذشته اما به دلایلی که خودتون در سریال خواهید دید برمی گرده و می خواد واحد رو از بین ببره و راز اونا رو آشکار کنه ...