هنگامی که مارتین (آنتونیو ساباتو جونیور)، یک مهندس باهوش اما شکست خورده، یک منبع انرژی بی نهایت ایجاد می کند که باعث می شود باب (مارشال فاکس)، یک بیگانه فضایی عجیب و غریب، بر روی زمین سقوط کند، این دو در تلاش خود برای بدست آوردن یک اتحاد کمدی تشکیل می دهند. باب خونه

"جی تی بنز" یک کهنه سرباز جنگ ویتنام میباشد و به تازگی همسرش را از دست داده ، او باید با مشکلاتی از قبیل تنهایی و پا به سن گذاشتن کنار بیاید. در حالیکه یک صدای ضبط شده تلفنی نیز دائم او را درگیر می کند. او دختری به نام تریشا دارد و تنها دوست او یک خلبان ارتشی سابق میباشد. تریشا از پدر خود دوری می کند و با مرگ دوستش مزاحمت تلفنی شدیدتر می شود تا اینکه . . .

زنی جوان به جنگل‌های ملی سفر میکند تا خواهر به دام افتاده اش در دنیای هیولاها را نجات دهد.

به "کاترین" وکیل امور طلاق گفته می شود که سرنوشتش به مردی به نام "مایکل" بستگی دارد به همین دلیل او می خواهد "مایکل" را پیدا کند ...

سری اسپین آف از "داستان ترسناک آمریکایی"...

داستان در سال 1932 و درباره وکیلی است که در لس آنجلس زندگی میکند و روزی یک پرونده مهم به او واگذار میشود و ...

پیتون هوبات (با بازی بن پلت)‌ یک دانش‌آموز ثروتمند از سانتا باربارا و ایالت کالیفرنیا است. او از همان سن هفت سالگی تصمیم گرفت در بزرگسالی تبدیل به رئیس جمهور ایالات متحده بشود و آرزوی بزرگ او همین بود. اما او در ابتدای هر کاری باید اول به جایی برود که بیشتری تعداد خیانتکاران در آن وجود دارد و آن هم جایی نیست جز دبیرستان سنت سباستین؛ او قصد داشت تا با انجام این کار، چشم‌انداز سیاسی خود را به دست بیاورد. حال او برای اینکه به عنوان رئیس دانش‌آموزان انتخاب شود، باید یک نقطه امن در هاروارد به دست بیاورد و همین راه عالی و موفق خود را ادامه دهد. با این حال در طی این مسیر، پیتون مجبور می‌شود که همکلاسی‌های بی‌رحم خود را بدون قربانی کردن اخلاق و تصویری که از خود ساخته، از بین ببرد...

ترس مردگان متحرک Fear the Walking Dead در واقع اسپین آف سریال مردگان متحرک The Walking Dead می باشد که قصد دارد تا داستان روزهای نخست بروز بحران بشریت و آلوده شدن مردم به ویروسی که آنان را تبدیل به زامبی کرده را به تصویر بکشد و...

همونطور که از اسمش مشخصه در مورده یه پدر امریکایی به نام Stan Smith هست که در CIA کار میکنه و اکثرا در توهم توطئه به سر میبره و کاراش خیلی خنده داره , زن و یک دختر و یک پسر داره و یک موجود فضایی که دور از چشم CIA توی خونه اش نگه داشته و ازش محافظت میکنه , و یک ماهی که سازمان CIA مغز یک اسکی باز معروف آلمانی رو توی سرش گذاشتن و ماهیه حرف میزنه و خلاصه داستانی داره...

در یک شهر در حال مرگ در دهه 1950، یک مسافر اسرارآمیز به یک کشاورز جوان به نام دونی پیشنهاد می دهد تا در ازای آزادی مادر دونی به یک مرکز توانبخشی در کنار گذاشتن رهبر مستبد شهر کمک کند.