ری و روست برادرانی هستند که در اصلاحاتی پرورش یافته اند ، آموخته شده اند که زنده بمانند و یاد گرفته اند که به هیچ کس اعتماد نکنند.

این فیلم داستان کمدی از زندگی شخصی به نام تد را به تصویر میکشد که هنوز نمی‌داند یک واکر است. او فقط فکر میکند یک خراش کوچک در کارائیب برداشته، ولی هیچ چیز از چشمان خانواده‌ی عجیب او دور نمی‌ماند ....

گروهی از دختران دانشجو مسیرشان به مرد تاجر مرموزی میخورد که جای پدر آنهاست , تا اینکه جسد یکی از دخترها پیدا میشود و ....

طبق سنت وسترن های کلاسیک ، یک راوی داستان یک تفنگدار تنها را تنظیم می کند که وارد سالن می شود. با این حال ، افراد در این سالن می توانند راوی را بشنوند و راوی ممکن است فقط کمی خونخوار باشد.

ویل اسمیت در این فیلم یک قهرمان بزرگ در شهر است که زندگی سختی دارد و به دلیل یک رابطه مشکوک با همسر مردم ، از چشم مردم شهر افتاده است و او سعی می کند که دوباره شهرت و شخصیت خود را باز گرداند و در نزد مردم دوباره همان قهرمان قبلی شود...

کاپیتان من و گروه جدید ابرقهرمان ها مدرسه ای برای تعلیم بچه ها باز می کنند تا بتوانند قدرت خود را کنترل کنند .

هنری 13 ساله به عنوان دستیار یک ابَر قهرمان که با جرم و جنایت میجنگد ، کار میکند . ماجراجویی ها باعث میشود زندگی عادی هنری از حالت تعادل خارج شود ولی هنوز مجبور است این موضوع را از دوستانش مخفی کند و...

مایک تایسون، دختر خوانده اش، همچنین یک روح دوستانه و کبوتری دائم الخمر به حل معماها می پردازند...

یک زن جوان استخدام می شود تا از بچه ی یک زن مولتی میلیونر و پولدار که در عمارت پدرش در حصر خانگی به سر می برد، پرستاری کند و...

داستان سریال در مورد دختری خواننده است که عاشق می شود...