« چارلز فاستر کین » ( ولز ) ، سلطان مطبوعات و میلیاردر معروف در قصرش به تنهایى ، در حالى که زیر لب کلمه‏ ى « رزباد » را زمزمه مى ‏کند ، مى‏ میرد. او با مرگش مورد توجه رسانه‏ هاى گروهى و به‏ خصوص خبرنگار کنجکاوى قرار مى ‏گیرد که مایل است رمز « رزباد » را کشف کند...

گروهى از سیاستمداران نابکار ، روستایى ساده‏ لوحى به نام « جفرسن اسمیت » ( استوارت ) را انتخاب مى ‏کنند تا جاى سناتورى را که به تازگى درگذشته است بگیرد.

یک هنرمند به همراه یک کلاهبردار به نیویورک سفر می کنند تا 25000 دلار که او برای ازدواج با نامزدش احتیاج دارد بدست بیاورند. اما خود را گرفتار رقصنده ای زیبا و مشتاق می بیند...

یک مهاجر غیرقانونی از همه جا رانده , با دختری دوست میشود و از او کمک میگیرد تا به یک راننده تاکسی تبدیل شود .

نان رینولدز ، همسر نویسنده بیل را تشویق می کند تا نمایندگی خود را افتتاح کند...

...

"ریکو" تبهکاری جاه طلب به شهری بزرگ در شرق رفته و به همراه دوستش "ماسارا" به گروه "سم ویتوری" می پیوندد.او به سرعت رهبری گنگسترها را به عهده گرفته و با عنوان "سزار کوچک" شناخته می شود.در سرقتی از یک کلاب شبانه او کمیسر جنائی "آلوین مک کلور" را به قتل می رساند اما دوستش "جو" شاهد قتل می شود...

« تام پاورز » ( کاگنى ) آرام ‏آرام از سرقت‏ هاى کوچک و دزدى لباس به جنایت و قاچاق عمده‏ ى مشروبات الکلى روى مى ‏آورد. زندگى پرخشونتى را آغاز مى ‏کند و به گنگسترى بدل مى ‏شود که سرانجامى دردناک دارد.

آبراهام لینکلن متواضع احترام همسایگان ایلینوی خود را به خود جلب می کند و در قد و قامت و احترام بیشتر می شود تا اینکه در سال 1860 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و به واشنگتن رفت.