مردی به نام کریس سعی میکند جشن شکرگزاری را بدون اینکه خانواده خود را نابود کند ، پشت سر بگذارد. ولی در این بین اتفاقات عجیب و غریبی رخ می‎دهد که…

یک روانپزشک تلاش می کند تا با استفاده از داروهای قوی زندگی اش را به عقب برگرداند، اما دچار حملات شدید روانی می شود و سرنوشت ترسناکی برای خود رقم می زند که ...

لو بلوم مردی است که از کار بیکار شده و پس از این اتفاق تصمیم میگیرد به محل جنایت هایی که در شهر لس آنجلس آمریکا رخ می دهد برود و به عنوان خبرنگاری مستقل فعالیت کند تا بتواند نامی برای خود دست و پا کند اما...

ماجرای یک جوان خوش چهره بریتانیایی ، بنام «الفی» ، که راننده لیموزین است . او بواسطه شغلش با افراد زیادی در ارتباط است و یک زندگی رویایی را تجربه میکند ...

«بتی سایزمور» (زلوگر) در رستوران کوچکی در یکی از شهرک های کانزاس پیشخدمت میباشد. او برای فرار از زندگی پیش پاافتاده اش، هر روز به دنیای یک مجموعه ی تلویزیونی و قهرمان اصلی محبوبش، دکتر دیوید راول، پناه می برد. وقتی شوهرش در یک معامله ی مواد مخدر به قتل می رسد، بتی ، به لس آنجلس فرار میکند . او که به خود قبولانده پرستار است، سرانجام در شهر فرشته ها با دکتر رؤیاهایش ملاقات می کند.

داستان یک دختر جوان دبیرستانی است که با نگاهی جدید به زندگی وارد دنیایی می شود که به نظر می رسد مصمم به فروپاشی آن است.

داستان یک پسر نوجوان دانش آموز بنام ویکتور که به مدرسه ای جدید نقل مکان میکند و باید با مشکلات خاص خود دست و پنجه نرم کند .

داستان این سریال که بر اساس سری فیلم‌های “اسلحه‌ی مرگبار” ساخته شده در مورد مارتین ریگز یک افسر سابق نیروی دریایی‌ است که پس از مرگ همسر و فرزندش ، برای شروع یک زندگی جدید به لس آنجلس نقل مکان کرده و در اداره‌ی پلیس آنجا مشغول به کار می‌شود. همکار او مورتاگ ، یک کارآگاه است که به تازگی دچار یک حمله‌ی قلبی تقریباً مرگبار شده و به همین دلیل باید از استرس و هیجان دوری کند و...

داستان در مورد یک پسر است که تبدیل به مرد کاملی میشود و زمانی که میخواهد از زندگی اش لذت ببرد متوجه میشود که پدر شده است و …

"الیزابت مک کورد" استاد دانشگاه و تحلیلگر سابق سی آی ای است که به دلایل اخلاقی این شغل را کنار گذاشته ؛ وی یک زن زیرک و مصمم است که به تازگی به عنوان وزیر امور خارجه منصوب شده و باید همزمان با مذاکرات و دیپلماسی بین المللی با مسائل داخلی خود در خانه اش دست و پنجه نرم کند...