یک بازیگر تازه کار برای تست به یک عمارت دورافتاده می رود. اما به سرعت متوجه می شود که قربانی یک نقشه باج‌گیری شده است...

"هری موزبی" بازیکن اسبق فوتبال و کارآگاه خصوصی فعلی،توسط یک بازیگر زن که همسر یکی از بزرگان هالیوود است استخدام می شود تا دختر گمشده اش را پیدا کند.او برای پیدا کردن دختر به فلوریدا سفر می کند اما...

«جک کراب» (هافمن)، پیرمردی 121 ساله که ادعا دارد تنها بازمانده ی کشتار لیتل بیگ هورن است، خاطراتش را به یاد می آورد...

"آرلو" در جشن شکرگذاری به دیدن "آلیس" میرود و در کمک به او زباله های او را بیرون می برد. اما اشتباهی رخ داده و کلانتر به تعقیب او می رود...

دوره ی بحران اقتصادی امریکا، اوایل دهه ی 1930٫ زوجی جوان و یاغی، »بانی« (داناوی) و »کلاید« (بیتی)، به سرقت های کوچک دست می زنند. آن دو خیلی زود با همراهی جوانی مکانیک به نام »ماس« (پولارد)، برادر کلاید »باک« (هاکمن) و همسرش »بلانچ« (پارسونز) دارودسته ای تشکیل می دهند و به شهرت می رسند...

»بابر ریوز« (ردفورد) همراه یک محکوم دیگر از زندان ایالتی می گریزد و این خبر باعث ولوله ای میان مردم شهرش می شود. بعضی از اهالی شهر، »بابر« را گناهکار می دانند و بقیه بی گناه. »کلانتر کالدر« (براندو) از گروه دوم است و حس می کند که »بابر« به شهر و خانه اش خواهد آمد...

پس از اینکه کمدینی موفق مورد خشم مافیا قرار می گیرد، از دیترویت به شیکاگو فرار میکند و نام "میکی وان" را برای خود برمی گزیند.در حالیکه او به صحنه بازگشته است و موفقیتهایش را تکرار می کند و وحشت دارد از اینکه توسط مافیا شناسایی شود .اما او نمی داند چرا مافیا را خشمگین کرده است...

در سال 1944 ، یک کلنل آلمانی ، قطاری را با گنجینه های فرانسوی پر کرده و به آلمان می فرستد . نیروهای مقاومت باید بدون صدمه زدن به محموله ، قطار را متوقف کنند ...

« آن سالى‏ ون » ( بنکرافت ) مسئولیت آموزش زبان اشاره به » هلن کلر « ( دوک )، دخترک کور و کر یک خانواده ‏ى مرفه آلابامایى را به عهده مى ‏گیرد. وظیفه‏ اى طاقت‏فرسا و ظاهرا ناممکن که » آن « پس از طى فراز و نشیب‏هاى بسیار از عهده‏ى آن برمى ‏آید.

یک گاوچران جوان ، بعد از اینکه کارفرمایش توسط دامداران رقیب کشته می شود، قسم می خورد انتقام مرگ او را بگیرد...