در مورد داستان زندگی رئیس FBI در سال 1974 میباشد که به دو روزنامه نگار کمک کرد تا بتوانند رسوایی واترگیت را عمومی کنند و در نهایت رئیس جمهور وقت آمریکا را Richard Nixon برکنار کنند ...

زن و شوهری از زمان ازدواج خود ، طرحی می ریزند که گذشته‌ی شیطانی که داشته اند را ، در زندگی جدیدشان وارد نکنند ، اما ...

در دوران جنگ جهانی دوم ، وقتیکه اوضاع به نفع متفقین در جریان بود ، یک گروه از افسران آلمانی نقشه نابودی ارتش هیتلر را پیش از نابودی کشور در سر داشتند…

داستان یک شوی تلویزیونی و عوامل آن که کمک میکند مردم آمریکا صبح ها از خواب بیدار شوند .

در کریسمس سال 1861 چهار خواهر بنامهای مگ ، جو ، ایمی و بث برای مراسم شب عید کریسمس آماده میشوند ولی بدون پدرشان و بدون هدایای شب کریسمس. در ادامه یک همسایه جدید به خانه کناری آنها منتقل میشود و خواهران با لورا دختر همسایه و معلمش جان بروک دوست میشوند و...

داستانی متشکل از صحنه های برتر دو فیلم درمورد عشق و چالش های متفاوتی که زوج ها با آن رودررو هستند . ماجرای توماس و مایکل از یک طرف و آدام و استیو از طرفی دیگر و درست پس از پایان جنگ جهانی دوم...

یک کلاهبرداری عظیم مالی شهرت وکیل جوان، مایا را نابود کرده است، در حالی که همزمان باعث پاک شدن پس انداز مربی او دایان لاکهارت نیز شده. بنابراین لاکهارت و لی مجبور می شوند تا به لوکا کوین در یک شرکت حقوقی برجسته شیکاگو بپیوندند...

داستان این سریال در مورد یک قاضی فاسد است که شکست روحی سختی را پذیرفته و در همین هنگام به این باور میرسد که خداوند به طور مستقیم با او سخن میگوید و از او میخواهد که “دست خداوند” بر روی زمین باشد و عدالت را اجرا کند...

این سریال در مورد فردی به نام ویلو است که اخیراً شکست عشقی خورده و سعی دارد به کمک بهترین دوستان و همکارانش، تایلر، گیبز و نیل، رابطه جدیدی را شروع کند. این چهار دوست به هم کمک میکنند که روابط و دوستی های خود را پابرحا نگه دارند و در یک نشریه باهم شروع به کار میکنند.

زنی 28 ساله به نام "اِما سوان" پسری داره به اسم "هنری" که اونو 10 سال پیش به امان خدا ول کرده و برای فرزندخوندگی گذاشته. این پسر حقیقت پشت پرده شهر "استوری بروک" رو از توی کتاب افسانه ها متوجه میشه و میگرده مادر واقعیش رو پیدا میکنه به این امید که بتونه متقاعدش کنه دنیای افسانه ها رو نجات بده. این بچه معتقده "اِما" دختر "شاهزاده دلربا" و "سفیدبرفی"ـه و والدینش برای محافظت از اون در مقابل نفرین "ملکه شیطانی" اون رو به این دنیا فرستادن. این دو وارد شهر "استوری بروک" در ایالت "مین" میشه. به نظر میاد این شهر دنیایی موازی برای شخصیت های افسانه ای هستش که در حقیقت این شخصیت ها در این شهر به صورت مردم عادی زندگی میکنن و از هویت و زندگی واقعیشون خبر ندارن.