داستان بر اساس اتفاقات واقعی‌ای میباشد که در گذشته رخ داده، قصه یک تیم عجیب و البته مصمم از طراحان و مهندسان آمریکایی را حکایت می‌کند. این تیم توسط یک طراح با استعداد به نام کرول شلبی و همچنین یک راننده انگلیسی به نام کن مایلز هدایت می‌شود...

یک تروریست برای انجام ماموریت خود به سمت تگزاس حرکت می کند، اما در اواسط راه با یک کابوس وحشتناک مواجه می شود ...

«گابریل شیر» (تراولتا) جاسوس جذابی است که نقشه می کشد تا چند میلیارد دلار از صندوق «پول های غیر قانونی» دولت به سرقت ببرد. اما «گابریل» برای آن که نقشه اش بی عیب و نقص عملی شود، به کمک های یک «هکر» کامپیوتر نیاز دارد و این جاست که «استنلی جابسن» (جکمن) قدم به میدان می گذارد...

یک ستوان بومی گروه ویژه ، زمانی که ماموریت یک گروه آموزش دیده برای از بین بردن جرم و جنایت در لس آنجلس به او داده میشود بر سر دو راهی بین انجام وظیفه و وفاداری به محله اش قرار میگیرد...

داستان این سریال که بر اساس سری فیلم‌های “اسلحه‌ی مرگبار” ساخته شده در مورد مارتین ریگز یک افسر سابق نیروی دریایی‌ است که پس از مرگ همسر و فرزندش ، برای شروع یک زندگی جدید به لس آنجلس نقل مکان کرده و در اداره‌ی پلیس آنجا مشغول به کار می‌شود. همکار او مورتاگ ، یک کارآگاه است که به تازگی دچار یک حمله‌ی قلبی تقریباً مرگبار شده و به همین دلیل باید از استرس و هیجان دوری کند و...

سریال ماجرای یک مامور مخفی ویژه FBI به نام "مارتین اودوم" را روایت میکند که توانایی عجیبی را در تبدیل کردن خود به فردی متفاوت در هر ماموریت دارد اما وقتی غریبه‌ای مرموز به او میگوید که مارتین کسی نیست که خودش فکر میکند، هویت او چون علامت سوالی گریبان‌گیر زندگیش میشود...

در این سریال «ساوی» زنی موفق در حرفه شغلی خودش، که در حال مخالفت با شریک حقوقیش و قصد شروع یه زندگی با شوهرش هری رو داره، و خواهر هوس باز و دارای روحیه آزادش هیچی بیشتر از این نمیتونه باشه: مجرد،‌ همیشه دنبال دوستیابی و پارتی و خوشگذرونی و متکی به خواهر، دوست صمیمی مشترکشون «ایپریل» تازه طلاق گرفته و مادر دو بچه ست، و میخواد بعد این تراژدی زندگیشُ رو بازسازی کنه و شروعی دوباره و حرکتی به جلو داشته باشه، با حمایت و راهنمائی نزدیک ترین دوستاش ، و دوستشون «کارن» یه تروپیست موفق که دوباره با دوستاش ارتباط برقرار میکنه وقتی یه رابطه پیچیده بیش از حد عمیق با یکی از بیماراش شروع میکنه...

دوران، دوران داوینچی و میکل آنژ بود. دورانی پر از خلاقیت و روشن فکری و در عین حال دوران ماکیاولی هم بود دورانی سراسر هرج و مرج و بی قانونی...

داستان سریال از جایی شروع میشه که ما می بینیم نیکیتا سه سال هست از سازمان خودش فرار کرده سازمانی که اون رو تو جوونی گرفته بهش اموزش های نظامی داده و تبدیل به یه ادمکش حرفه ایش کرده اما نیکیتا عاشق یه غیر نظامی میشه سازمان (که ما اون رو به اسم واحد می شناسیم) نامزد نیکیتا (دنیل ) رو میکشه و این قتل رو یه تصادف جلوه میده حالا نیکیتا از فرارش سه سال گذشته اما به دلایلی که خودتون در سریال خواهید دید برمی گرده و می خواد واحد رو از بین ببره و راز اونا رو آشکار کنه ...

داستان این مجموعه ، داستان مردی است به نام Patrick Jane که در مورد ماجرا هایجنایی تحقیق می کند و دارای استعداد های فوق العاده است(مانند شرلوک هلمز)همچنین از قدرتهای خود (خواندن مغز و مانند اینها) نیز استفاده کرده. اوگذشته خود را با پشیمانی کنار گذاشته او در گذشته تظاهر می کرده که باارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است.