"بری" در نقش آدمکشی کم درآمد و افسرده می باشد. او که در زندگی اش فردی تنهاست با شک و تردید برای قتل یک بازیگر جاه طلب به لس آنجلس سفر می کند. او وارد یک کلاس بازیگری می شود و سرانجام گروهی از افراد مشتاق را در سالن تئاتر لس آنجلس می بیند. "بری" می خواهد تا زندگی جدیدی به عنوان بازیگر شروع کند اما سوابق جنایی او در گذشته دست از سر او بر نمی دارند. آیا او می تواند بین این دو تعادل برقرار کند...

داستان این سریال درباره ی یک فرشته رانده شده به نام لوسیفر است که عنوان پادشاه جهنم زندگی کسل کننده ای دارد او تصمیم میگیرد به لس آنجلس نقل مکان کند چ یک کلوپ شبانه به ناک لوکس باز کند ولی خدا از این کار او راضی نیست و یک فرشته به نام آمنادییل را میفرستد تا او را قانع کند که به جهنم برگردد...

داستان حول محور پدری میچرخه که در یک تصادف رانندگی به همراه پسر و همسرش آسیب سختی میبینه بعد از بهوش اومدنش در دو زندگی کاملاً متفاوت بیدار میشه یک روز در زندگی با همسرش که بعد از تصادف پسرشون رو از دست دادن و فردا در زندگی با پسرش که بعد از تصادف همسرش رو از دست دادن و مایکل بریتن با بازی جیسون آیزاک (بازیگر کهنه کار سینما و فیلم های هری پاتر) در حقیقت با دوتا دنیای کاملاً متفاوت روبرو میشه و ...

یک قاضی عالی رتبه که از سمت خود استعفا داده تصمیم به ایجاد یک شرکت حقوقی می گیرد تا بتواند عدالت را مستقیما به اجرا درآورد...

Steve McGarrett یک افسر نیروی دریایی که به تازگی پلیس شده و می خواد به اوهایو برگرده تا در مورد چگونگی مرگ پدرش تحقیق کنه و اون بعد از ارتقا درجه توسط فرماندار جزیه برای نابودی جنایتکار ها در شهر تصمیم می گیره تو جزیه بمونه و تیمی تشکیل بده . همکار مک گارت Danny "Danno" Williams که است به خاطر حفظ جان دخترش و همکاری با مک گارت تصمیم می گیره تو شهر بمونه . Chin Ho Kelly هم که به خاطر فساد اخلاقی از اداره پلیس تعلیق شده به پیشنهاد مک گارت دوباره به سر کار بر می گرده . دختر عموی chin که یه پلیس تازه کاره داره سعی می کنه توانایی های خودش به تیم نشون بده و به پیشترف تیم کمک کنه . این سریال بازگردانی همان سریال Hawaii Five 0 است که در بین سال 1968 تا سال 1980 پخش شده که شامل 12 فصل بوده و چند بار هم نامزد دریافت اسکار شده است.

این سریال داستان خانمی را به تصویر می کشد که پس از مرگ همسرش برای گذران زندگی خود و خرج پسر 10 ساله اش به همسایه هایش مواد مخدر می فروشد...

سریال درباره متخصصین حرفه ای ای هست که توسط FBI گرد هم میان تا یه قاتل زنجیره ای رو گیر بیاندازند..یه تفاوت اصلی این سریال با سریالهای پلیسی اینه که اون اتفاقی که شما فکر می کنید می افته اتفاق نمی یفته ... بیشتر از اینکه به تجهیزات وابسته باشه به قدرت های فردی و روانی افراد وابسته هست..بر روی شخصیت ها و رابطه اونها تاکید زیادی شده و تقریبا همه شخصیت ها جذاب هستند . و در پایان کلیت سریال برای کسانی که از رشته روانشناسی جنایی اطلایی ندارند یا می خواهند اطلاع پیدا کنند بسیار جذاب است چون رویه ای کاملا متفاوت برای کشف جرم را به ما نشان میدهد.

دکتر گرگوری هاوس یک پزشک متخصص تشخیص بیماری است که در بیمارستانی آموزشی در نیوجرزی مشغول به کار است. وی دارای خلق و خویی بسیار زننده و تند اما بذله گو است، معلول جسمی است اما موتورسیکلتی کورسی می راند، مجرد است اما (به غیر از همکار خود دکتر ویلسون) دوستی ندارد، پیانو و گیتار می نوازد اما از نوعی اعتیاد حاد به دارو هم رنج میبرد.

پیام این سریال این است که نشانه ها همه جا هستند ، فقط باید چشم ها را باز کرد و آنها را دید ، ما در دنیایی زندگی میکنیم که هر لحظه ممکن است اتفاقات خاص و عجیبی در آن رخ دهد...

میلیونها نفر در روز با خداوند صحبت می کنند. چه اتفاقی خواهد افتاد وقتی خداوند به صحبتهای شما پاسخ دهد؟ جوآن شخصیت اصلی این سریال درای زندگی جهنم واریست. تمامی امیدهای خودش رو از دست داده و ...