سوپرمن قبول می کند که قدرت خود را فدا کند تا با لوئیس لین رابطه برقرار کند، غافل از اینکه سه جنایتکار کریپتونی که او سهوا آزاد کرده در حال فتح زمین هستند.

یک نویسنده اپرا به سرش ضربه میخورد و بعنوان یکی از شخصیت های نمایش خود بیدار میشود ....

«فیلیپ گاستونه» دزدی است که از سیاهچالی در آکیلا می گریزد و از این رو مامورین شروع به تعقیب او می کنند. در آستانه دستگیر شدن او، «کاپیتان ناوارو» با او دوست می شود…

سوپرمن تصمیم میگیره که قدرت های خودش رو برای ازدواج با لویس فدا کنه، غافل از اینکه سه جنایتکار کریپتونی که او سهوا آزاد کرده بود، درحال تسخیر زمین هستند.

«جو- ال» (براندو)، عضو شورای حکومتی کریپتون، پیش از نابودی سیاره پسرش را به کره ی زمین می فرستد. این پسر در سی سالگی (ریو) از یک طرف با نام «کلارک کنت» به عنوان خبرنگار روزنامه ی دیلی پلانت متر و پالتی تن کار می کند و از طرف دیگر در هیئت سوپرمن به مبارزه با خلافکاران می پردازد...

حمله ناموفق تروریست‌ها به سازمان بهداشت جهانی در ژنو، باعث رها شدن یک ویروس سرّی مرگبار می‌شود

سال 1943. «ماکس رادل» (دووال)، افسر اطلاعاتی آلمانی نقشه ای برای اسیر کردن نخست وزیر انگلستان طرح می کند. «سرهنگ کورت اشتاینر» (کین)، افسر چتربازی که به دلیل حمله به یک ژنرال اس اس محکوم به مرگ شده، بخشوده می شود تا مجری این نقشه باشد...

«جیمز باند» (مور) مأموریت می یابد تا برای تحقیق درباره ی فعالیت های غیرقانونی مرد متنفذ و مرموزی به نام «اسکارامانگا» (کریستوفر لی) به شرق دور برود...

«جیمز باند» (مور) مأموریت پیدا می کند تا با «مستر بیگ» (کوتو) مبارزه کند. «مستر بیگ» قصد دارد اعتیاد به هرویین را گسترش بدهد و نیمکره ی غربی کره ی زمین را تحت اختیار خود درآورد.

«جیمز باند» (کانری) با پی گیری ماجرای قاچاق الماس در می یابد که دشمن دیرین، «بلوفلد» (گری) می خواهد با الماس، لیزر غول آسایی بسازد و پس از فرستادن آن به فضا، شهر واشینگتن را نشانه بگیرد.