مأمور بازنشسته ی FBI، «ویل گراهام» (نورتن) فرا خوانده می شود تا قاتل بی رحمی معروف به «توث فیری» را پیدا کند. «توث فیری» به طور هم زمان تمامی اعضای خانواده ها را می کشد و چشم های قربانیانش را با تکه های شکسته ی آینه می پوشاند. اما «گراهام» برای انجام این مأموریت نیاز به کمک قاتل زنجیره ای سرشناس، دکتر «هانیبال لکتر» (هاپکینز) دارد ...

داستان فیلم به سال 1939 و درباره 4 شبکه رادیویی است که امواج هوایی آمریکا تسخیر کرده و طرفداران زیادی کسب کرده و یک گوینده شبانه رادیو بنام پنی هندرسون .

در دنیایی پر از برتری و زرق و برق، دوستی دو زن جوان از طبقات متفاوت آنها فراتر می رود، زیرا آنها برای تکمیل تحصیلات خود و ورود به جامعه خون آشام سلطنتی آماده می شوند.

اقتباس از رمان Celeste Ng ، آتش سوزی کوچک در همه جا...

سریال میراث داستان دختر "کلاوس مایکلسون" و "هیلی مارشال-کنر" یعنی "هوپ مایکلسون" را از سریال "اصیل‌ها" دنبال می‌کند که نوادهٔ تعدادی از قوی‌ترین خون‌آشام‌ها، گرگینه‌ها و ساحره‌ها می‌باشد. اکنون "هوپ" 17 سال دارد و به‌ خاطر موهبت و استعدادش به همراه دوقلو‌های "سالتزمن" یعنی "لیزی" و "جوزی" وارد مدرسه سالواتوره می‌شوند. این مدرسه در واقع یک پناهگاه امن را برای افراد فراطبیعی و مکانی است که موجوداتی مانند خون آشام‌ها، گرگینه‌ها و جادوگران بتوانند انگیزه‌ها و توانایی‌های فراطبیعی خود را کنترل کنند...

هنگامی که یک بیماری واگیردار بسیار خطرناک و کشنده در آتلانتا پدیدار می شود، قرنطینه این شهر بزرگ به سرعت اجرا می شود و کسانی که در در داخل مرز و خط (قرنطینه) گیر نموده اند باید برای زندگی و جانشان سعی و مبارزه کنند...

داستان کمدی سریال در مورد برادری مجرد و خواهری تازه طلاق گرفته می باشد که در یک خانه با هم زندگی می کنند. آن دو همدیگر را برای قرار ملاقاتها آماده می کنند در حالی که دختر نوجوان زن در حال برزگ شدن در آن خانه است...

این سریال یک اسپین‌آف از سریال خاطرات خون‌آشام با محوریت خاندان اصلی خون‌آشام‌هاست که در شهر نیواورلئانز اتفاق میافتد. بعد از اینکه هیلی از کلاوس حامله شد، کلاوس مجبور میشود که نوچه‌ی خود، مارسل، که اکنون رئیس نیواورلنز هست رو نابود کند تا بتواند دوباره شهر را زیر سلطه‌ی خود درآورد...

داستان این مجموعه ، داستان مردی است به نام Patrick Jane که در مورد ماجرا هایجنایی تحقیق می کند و دارای استعداد های فوق العاده است(مانند شرلوک هلمز)همچنین از قدرتهای خود (خواندن مغز و مانند اینها) نیز استفاده کرده. اوگذشته خود را با پشیمانی کنار گذاشته او در گذشته تظاهر می کرده که باارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است.

داستان پسری به اسم کایل است که توانایی های ذهنی فوق العاده ای دارد و سعی میکنه که با استفاده از این توانایی ها به حد کمال برسه ! کلی یک انسان عجیب است که احساسات طبیعی انسانی ندارد ، او نه عصبانی میشود نه خوشحال ، نه ناراحت و نه فهم و درکی از عشق و محبت دارد ...