نگاهی به داستان «جورج جانگ»، مردی که در سال 1970 بازار کوکائین را در امریکا به راه انداخت.

جودیت نلسون تحصیلات پزشکی خود را رها کرد تا ازدواج کند. سال‌ها بعد، شوهرش که یک پزشک است، او را طلاق می‌دهد تا نزد پزشک دیگری باشد. او که عمیقاً ناامید شده است، اکنون به تنهایی در آپارتمان مجلل خود در نیویورک زندگی می کند و به دنبال معنای جدیدی است...

فیلم بر اساس کتابی نوشته "تونی موریسون" ساخته شده است و داستان برده ای را روایت می کند که روح دختر مرحوم خود را می بیند...

تابستان سال 1965. «رابرت کینکید» (ایست وود)، عکاس مجله ی «نشنال جیوگرافیک» مأمور شده تا از «پل های مدیسن کانتی» عکس بگیرد. هنگامی که شوهر و بچه های «فرانچسکا جانسن» (استریپ) برای شرکت در بازار مکاره به آیووا رفته اند، «رابرت» با «فرانچسکا» آشنا می شود و رابطه ای چهار روزه را با او برقرار می کند.

دختری جوان به نام «سارا» که پدرش در جنگ مفقود شده است ، مجبور به رفتن به یک مدرسه شبانه روزی می شود ...

"گاس" سارقی خرده پاست که توسط همکارش در میان یک سرقت رها شده و مجبور می شود در شب کریسمس زوجی را به گروگان بگیرد و...

دادستان کل منطقه شواهد جدیدی را کشف می کند که باعث ارجاع یک پرونده قتل حساس می شود و...

ژیزل پانزده سال پس از خوشبختی همیشه شادی خود را زیر سوال می برد و ناخواسته زندگی کسانی را که در دنیای واقعی و اندلاسیا هستند زیر و رو می کند.

"رز" و "گریگوری" که هر دو استاد دانشگاه در کلمبیا هستند، با هم آشنا می شوند. "گریگوری" خاطره خوبی از رابطه عاشقانه ندارد به همین دلیل در جستجوی زنی است که با او ازدواج کند...