مسافری که اخیراً بیوه شده است توسط قاتلی خونسرد ربوده می شود...

دانشمندان موفق به کشف راهی برای نابود کردن ژن «انسان های جهش یافته» شده اند، طوری که حالا می توان «جهش یافته ها» را با آن قدرت های خارق العاده شان، به موجودات انسانی معمولی تبدیل کرد. «مگنتو» (مکلن) نیز با هدف جلوگیری از نسل کشی هم نژادهایش، ارتشی فراهم می کند تا به جنگ انسان ها برود...

بارتلبی بی گینس دانش‌آموز دبیرستانی در راهیابی به کالج برای هشتمین بار مردود می‌شود. این مسئله برای پدر و مادر او اهمیت ندارد چون او در این زمینه تنها نیست بسیاری از دوستان او نیز مردود شده‌اند. در چنین شرایطی چگونه می‌شود پدر مادر را خوشحال کرد و به دختر آرزوهایش مونیکا برسد؟ ساده! دانشگاه اختصاصی خودش را تأسیس کند...

مأمور بازنشسته ی FBI، «ویل گراهام» (نورتن) فرا خوانده می شود تا قاتل بی رحمی معروف به «توث فیری» را پیدا کند. «توث فیری» به طور هم زمان تمامی اعضای خانواده ها را می کشد و چشم های قربانیانش را با تکه های شکسته ی آینه می پوشاند. اما «گراهام» برای انجام این مأموریت نیاز به کمک قاتل زنجیره ای سرشناس، دکتر «هانیبال لکتر» (هاپکینز) دارد ...

"آلیس" یک مذاکره کننده حرفه ای را استخدام می کند ، تا آزادی همسر مهندسش را ، که توسط مخالفان دولت در آمریکای جنوبی ، ربوده شده بدست آورد و...

زنی مسن که شوهر محترم و بسیار ثروتمندش اخیرا مرده است، «تام ولز» (کیج)، کارآگاه خصوصی را استخدام می کند. وظیفه ی «ولز» تحقیق درباره ی فیلمی پنج دقیقه ای و هشت میلی متری است که در گاوصندوق شوهر پیدا شده و طی آن دختر نوجوانی (پوئل) مورد هتک حرمت قرار می گیرد و کشته می شود.

وقتی گروهی سارق بی رحم به مجللترین کشتی دنیا حمله می کنند،متوجه می شوند مسافران به شکل اسرارآمیزی ناپدید شده اند.اما آنها تنها نبوده و چیزی وحشتناک،نیرویی مرگبار از اعماق تاریک اقیانوس در کنار آنهاست...

شهر کوچکی در میسی سیپی. «جیک بریگانس» (مکانگی)، وکیلی تازه کار، دفاع از مردی سیاه پوست به نام «کارل لی هیلی» (جکسن) را به عهده می گیرد. «کارل» دو جوان سفید پوست را به خاطر اذیت و آزار دختر ده ساله اش کشته و این در شرایطی است که کوکلوکس کلان های محلی به رهبری «فردی لی باب» (کیفر ساترلند) محبوبیت دوباره ای پیدا کرده اند...

ماجرا درباره یک مجرم اصلاح شده است ، که به کمک یک کارآگاه عصبانی میرود ، تا یک کانگستر روانی را به دام بیندازند و ...

̎جاش وایتس‌کین̎ (پومرانک) مثل هر پسر بچهٔ عادی امریکائی به بیس‌بال علاقه دارد، تا اینکه یک روز با پدرش (مانتینا) شطرنج بازی می‌کند و از او می‌برد. او که در مسابقات واشینگتن اسکوئر، استعداد زودرس و نامعمولی از خود نشان داده با آدم پر جنب‌وجوش و تیغ‌زنی به نام ̎وینی̎ (فیش‌برن) آشنا می‌شود که ̎شطرنج سریع̎ را به او یاد می‌دهد. والدین ̎جاش̎، ̎بروس̎ (کینگزلی)، مربی معروف شطرنج را استخدام می‌کنند که به او برنامه‌ریزی سنجیده را آموزش دهد. در دراز مدت، ̎جاش̎ از سیستم آموزش ̎بروس̎ و ̎شطرنج̎ به طور کلی، خسته می‌شود و عمداً یک بازی را به هم می‌زند و بدین ترتیب امکان برنده شدن خود را در مسابقات قهرمانی کشور به خطر می‌اندازد...