«کریس کول» (والبرگ)، تعمیرکار ماشین های فتوکپی و خواننده ی جایگزین یک گروه موسیقی، آرزو دارد روزی ستاره ی راک شود. یک روز، «کریس» پیامی تلفنی دریافت می کند که زندگی اش را تغییر می دهد - او حالا به خواننده ی اصلی گروه «استیل دراگون»، تبدیل شده است...

یک پسر دست و پاچلفتی مافیا بنام هونچو باید بعنوان یک مامور مخفی اف بی آی وارد عمل شود و ...

«رابی» خواننده و «جولیا» مستخدم، هردو قرار است با دو نفر دیگر ازدواج کنند. اما سرنوشت به آن‌ها کمک می کند یکدیگر را بیابند.

یک صبح تابستانی، کودک «خانواده ی کات ول» آماده ی گذراندن یک روز دل پذیر است. اما سه دزد به نام های «ادی» (مانتنیا)، «نوربی» (پانتولیانو) و «ویکو» (هیلی)، خود را به جای عکاسان جا می زنند و هنگامی که با بچه تنها می مانند او را می ربایند، به آپارتمانی می برند و برای آزادی بچه تقاضای 5 – 5 میلیون دلار می کنند …

نیروی دریایی آمریکا ، باید یک زن تبهکار را به زندانی در یک نقطه ی دیگر از دنیا منتقل کنند ...

کارل هاچمن تکنسین یک فروشگاه کامپیوتر است. او همچنین به دلیل عادت به سرقت دفترچه آدرس مردم و اقدام به قتل هر کسی که در آن ذکر شده باشد ، به "قاتل کتاب آدرس" معروف است...

دو برادر که با هم رقیب هستند باید با هم کار کنند تا کارگاه خودشان را حفظ کنند، اما شیطنت های این دو باعث می شود اداره کارگاه به هرج و مرج کشیده شود...

جان نولان مرد 40 ساله ای است که در شهری کوچک ساکن است و روزی آنجا را به مقصد لس آنجلس ترک میکند تا به رویای خود که تبدیل شدن به یک افسر پلیس است برسد و...

در این سریال، ﺟﻮﺋﻞ ﻭ ﺷﯿﻼ ﯾﮏ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ، ﻭ ﺩﻻﻝ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﻣﻠﻜﻲ (بنگاهدار) و البته ناراضی از هم ﻫﺴﺘﻨﺪ که همراه دخترشان ﺍﺑﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﯼ ﻟﺲ ﺁﻧﺠﻠﺲ، ﺳﺎﻧﺘﺎ ﮐﻼﺭﯾﺘﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. همه چیز به نظر عادی و خوب است، تا اینکه شیلا به سمت تغییری دراماتیک پیش می رود و ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺮﮒ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ...