داستان مردم شهری به اسم کانترویل که متوجه میشوند توسط گروهی از زامبی ها محاصره شده اند...

مرد میان سالی به نام «دان جانستن» (مورای) روزی نامه ای به دستش می رسد که نویسنده اش مدعی شده بیست سال پیش از او صاحب پسری شده و احتمالا همین حالا این پسر دنبالش می گردد. ابتدا «دان» اهمیتی به این نامه نمی دهد اما بعد به اصرار همسایه اش، «ونستن» (رایت)، مردی اهل اتیوپی، راهی سفر می شود تا دریابد کدام یک از زنان سابق زندگی اش آن نامه ی کذایی را فرستاده است...

مارتی "آلفرد مولینا" نوازنده جاز است ،در این فیلم ، او به سختی زندگی می کند و در حومه شهر زندگی می کند...

زنی برای ترجمه یک دست نوشته باستانی چینی استخدام میشود . او هر چه بیشتر پیش میرود متوجه میشود که طلسمی در حال فرا گرفتن اوست .

«ویلی» (لوری) همراه دوستش، «ادی» (ادسن)، در نیویورک زندگی بی هدفی را می گذارند و به همین دلیل از ورود مسافر ناخوانده، «اوا» (بالینت)، دختر عموی مجارستانی خود به خانه اش راضی نیست. پس از ده روز «اوا» نزد عمه اش، «لوتی» (استارک) در کیلولند می رود. «ویلی» و «ادی» سراغ «اوا» می روند...

زنی در میان هرج و مرج در یک بیمارستان روانی از آنجا فرار میکند و به خانه خواهرش پناه میبرد و ...