یک خلبان بیکار و بی پروای آمریکایی کاری در کشور موزامبیک پیدا می کند ولی به صورت ناخواسته وارد دنیای قاچاق مواد مخدر، آدم ربایی و قتل می شود ...

در دهه 1920، آرکانزاس، فردی که قبلا الکلی بوده بعد از 12 سال غیبت پیش خانواده خود باز می گردد ولی او مجبور است آبروی از دست رفته خود را دوباره به دست بیاورد ...

وقتی دو کارآگاه مبلغ هشتاد هزار دلار را از جسد یک سارق می دزدند، عذاب وجدان یکی از آنان در نهایت منجر به قتل می شود...

یک زن نیویورکی پله های موفقیت را یکی بعد از دیگری طی کرده تا اینکه زندگی مرفه میان تبهکاران به او زندگی که همیشه می خواسته را می دهد و...

پس از اینکه نامزد "هالی مول" که جاسوس گنگسترها میباشد از طرف پلیس تحت پیگرد قرار می گیرد او خود را مخفی می کند.چه جایی بهتر از یک انستیتوی موسقی که کارکنان آن همگی انسانهای تنهایی هستند؟!

سه سرباز وظیفه‏ ى امریکایى به نام‏ هاى « آل » ( مارچ ) ، « فرد » ( اندروز ) و « هومر » ( راسل ) ، پس از پایان جنگ جهانى دوم به شهر زادگاه‏شان باز مى ‏گردند تا زندگى جدیدى را آغاز کنند ...

داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .

مردی به هدف از شهر خود،از زنی که دوستش دارد دور می شود در حالی که از نظر احساسی و اجتماعی غیر فعال است...

« آرتور کودى جارت » ( کاگنى ) ، آدم‏کش روان پریش و سر دسته‏ ى گروهى از تبهکاران ، به زندان افتاده است . کارآگاهى ( اوبراین ) با ظاهر مبدل در زندان هم سلول او مى ‏شود تا اطلاعاتى درباره‏ ى گروه « جارت » به دست آورد ...