"جو مورلی" (کاستلیتو) به سیسیل سفر کرده و برای استودیو های بزرگ رم، استعدادیابی می کند. اما او یک کلاهبردار است و از این طریق پول بدست می آورد و ...

"اونوف" (دیپاردیو) نویسنده ایست که مدت هاست کتاب جدیدی چاپ نکرده و از حرفه اش دور شده است. وی وقتی در شبی طوفانی توسط پلیس در حالیکه هیچ مدرک شناسایی به همراه نداشته و دیونه وار در حال فرارکردن بوده دستگیر می شود اوضاع برایش به سختی پیش می رود ...

«سالواتوره دی ویتا» (پرن)، کارگردان موفق سینما، خبر مرگ «آلفردو» (نوآره) را از همسرش می شنود و به یاد خاطرات دوران کودکی اش می افتد: «سالواتوره - توتو» (کاشیو)، پسر بچه ای است عاشق سینما و «آلفردو» آپاراتچی تنها سینمای دهکده، سینما پارادیزو...

نینو یک کارگر کاملا عادی میباشد که متوجه می شود آدمکشی برای کشتنش استخدام شده. او متوجه می شود یک زن ثروتمند ربوده شده است و همه کسانی که در این ماجرا دخیل بودند کشته شده اند. اما او نقشی در این آدم ربایی نداشته و...

کامیلا دختر کوچکی است که به اختلال کلیوی مبتلا است. قبل از اینکه بتواند معالجه بعدی خود را دریافت کند ، ربوده می شود. گانگسترها قصد دارند پدر ثروتمند او را باج گیری کنند.

سیسیل، ایتالیا. پس از دستگیر شدن رئیس یک گروه مافیایی، او به ویتو ، مردی جوان که جانشینی موفق به نظر می آید پیشنهاد می دهد تا با یک زن فقیر و پاکدامن ازدواج کند. چشمان او "فرانچسکا" پانزده ساله و زیبا را می بیند و...

"رزا نیکولوسی" بیوه "سالواتوره کولاسبرنا"، مردی که در ابتدای فیلم به قتل رسیده نیست، بلکه او همسر "پائولو"، تنها شاهد عینی قتل بوده و...