فیلم از چند داستان جدا گانه تشکیل شده است. داستان اول در مورد "هوراس" میباشد که دستگیر شده است و می تواند زمستان را در یک سلول گرم سپری کند...

زن جوانی در خانه ی یک مرد جوان بی گناه ، بی هوش می شود . این اتفاق باعث می شود این مرد در دردسر بزرگی بیفتد . او فکر می کند که این زن مرده است و تصمیم می گیرد قبل از این که همسرش یا هر فرد دیگری از وجود او آگاه شود ، از شر جسد او خلاص شود ...

Mytyl و برادرش Tyltyl، فرزندان یک هیزم شکن، توسط پری بریلون در یک سفر جادویی در گذشته، حال و آینده هدایت می شوند تا پرنده آبی شادی را پیدا کنند.

در شب سال نوی 1946، شیلا شوهرش بارنی را می کشد. او آرزو می کند که بتواند سال 1946 را مجددا باز گرداند و از اشتباهاتی که در طول سال مرتکب شده است اجتناب کند. آرزوی او محقق می شود، اما فریب دادن سرنوشت دشوارتر از آن چیزی است که او پیش بینی می کرد.