یکی کمدی از وقایع خبرگزاری آمریکا می باشد ...

"ترسا" معلم موفق دانش آموزان ناشنوا است اما پس از تجربه رابطه ای ناموفق، شبها را صرف گذراندن در بارها می کند. پس از مدتی این رفتار او کاملا با تعهدش نسبت به دانش آموزان ناشنوا به مشکل بر می خورد ...

گروهی از سواران سابق خشن و یک اسلحه باز به یک اسب مسابقه در صحرا وارد می شوند...

زنی میانسال در اقدامی نا امیدانه برای پیدا کردن خود، همسر و خانواده خود را ترک می کند...

»پری اسمیت« (بلیک) و »دیک هیکاک« (ویلسن)، دو یار هم بند در زندان ایالتی کانزاس، پس از آزادی به دنبال راهی برای کسب پولی هنگفت و بی دردسر هستند. آن دو برای سرقت این پول راهی خانه ی »کلاترها« می شوند. اما چون نتیجه ای نمی گیرند، همه شان را می کشند...

پس از انقلاب مکزیک در سال 1917. »گرانت« (بلامی)، مزرعه دار میلیونر امریکایی، چهار حرفه ای به نام های »فاردن« (ماروین)، »دالوورت« (لنکستر)، »ارنگارت« (رایان) و »جیک« (استرود) را اجیر می کند تا همسر مکزیکی اش، »ماریا« (کاردیناله) را که »راسا« (پالانس)، سر دسته ی راهزنان او را ربوده، نجات دهند...

پس از بی اعتبار شدن به عنوان یک ترسو، یک ملوان در قرن نوزدهم فقط با یک هدف به زندگی خود ادامه می دهد، برای رها کردن خود...

» چنس وین « ( نیومن ) ژیگولویى است که به امید موفقیت در بازیگرى سینما، مى‏ خواهد به این عرصه راه یابد. او در فلوریدا با » الکساندرا دل لاگو « ( پیج ) آشنا مى‏ شود که یکى از ستارگان رو به افول هالیوود است. » الکساندرا « براى آن که » چنس « را در کنار خود نگه دارد، وعده مى ‏دهد او را به اشخاص صاحب نفوذ در هالیوود معرفى کند...

» المرگنترى « ( لنکستر )، فرصت ‏طلب دوره‏ گرد و دائم‏ الخمرى است که با تفسیرهاى خاص مذهبى ‏اش، عوام را به خود جلب مى ‏کند و پول در مى ‏آورد. او با » خواهر شارون فالکونر « ( سیمونز )، زنى پاک‏دل آشنا مى‏ شود و آن دو به اتفاق ثروت و شهرت بسیارى کسب مى‏ کنند...

در روسیه قرن نوزدهم مردی که سه فرزند پسر دارد به قتل می رسد و فرزندش که در این ماجرا گناهی ندارد محکوم می شود.