سرخپوستی ساده لوح ، با قاتلی بی رحم که به دنبال گرفتن انتقام مرگ پدر و مادرش است ، دوست می شود و...

یک مرد جوان شجاع ، به عنوان یک خواننده کلوپ شبانه ، مشغول به کار می شود . او توجه یک رئیس جمهور محلی را جلب می کند و ...

گاوچران جوانی که تعهد می دهد برای صلح و آرامش و شهر را از دست برادر بزرگتر خود بدست می آورد و….

"دومنیک" و "جانی" دو غواص در سواحل کوبا میباشند که به دنبال گنج می گردند.آنها بعد از برخورد با یک کشتی متعلق به قرن هفدهم فکر می کنند به ثروت زیادی دست پیدا خواهند کرد اما...

یک زندانى به نام « گلن » ( بوگارت ) ، به هم‏راه برادرش ، « هال » ( مارتین ) و یک زندانى دیگر ، به نام « کابیش » ( میدلتن ) مى ‏گریزد . هدف او انتقام گرفتن از پلیسى ( کندى ) است که او را به زندان انداخته است . آن سه نفر در راه و تا رسیدن پول ، به خانه‏ اى آرام و بى‏ سر و صدا مى‏ روند و افراد خانواده را به گروگان مى‏ گیرند ...

مدیر حمل و نقل راه آهن، ماموری را به لارامی می فرستد تا بفهمد چه کسی در پشت تلاش ها برای جلوگیری از ساخت راه آهن آن منطقه دست داشته است.

پلیسى خودکشى مى کند و « کارآگاه دیو بانیون » ( فورد ) مأمور پى گیرى پرونده مى ‏شود . خیلى زود « بانیون » متوجه مى‏ شود که هیچ کس ، از جمله همسر پلیس ، و دیگر هم قطاران ، مایل به روشن شدن ماجرا نیست.

سرباز سواره نظام که از یک قتل عام زنده مانده است به همراه گروهی از مسافران یک دلیجان، برای زنده ماندن در مقابل سرخپوستان کومانچی در یک ویرانه بیابانی باید با هم همکاری بکنند ...

"ارنی دریکسول" (پین)، بوکسوری است که مسابقات قهرمانی سنگین وزن را از دست داده و اکنون بعنوان یک راننده تاکسی امرار معاش می نماید تا مخارج زندگی و همینطور همسر آزار دهنده خود را تامین کند. هنگامی که یک دزد جواهر همسر "ارنی" را به قتل می رساند، وی متهم به قتل همسرش می گردد و ...

سردبیر یکی از روزنامه های نیویورکی ، همسر سابق خود را که سالها پیش ترک کرده ، با نامی دیگر در برنامه ای که توسط روزنامه اش حمایت مالی می شود می بیند . زن او را تهدید به افشا درباره بدرفتاری به همسرش می کند ، اما او خشمگین شده و او را با مشت زده و بطور اتفاقی به قتل می رساند و...