داستان فیلم درباره جنایات وحشتناک و محاکمه ، بزرگترین قاتل سریالی آمریکا کرمیت گوسنل میباشد...

«نیک نیلر» (اکهارت)، «متخصص ماست مالی» فعالیت شرکت های بزرگ دخانیات بدون هیچ مشکل و عذاب وجدانی، سخن گوی صنعتی است که سالانه میلیون ها نفر را می کشد. او در عین حال می کوشد تا برای پسر جوانش، «جویی» (برایت) پدر خوبی باشد...

یک پسر چاق ، به نام فیت آلبرت و دوستانش رادی ، موشوموت ، بیل ، دودل دونالد ، راسل و وایدر هارولد ، زمانی که از دنیای تلویزیون خود در دنیای واقعی سقوط می کنند ، جایی که فیت آلبرت سعی در کمک به جوان دارد ...

"آنتوان فیشر"، یک ملوان سیاهپوست نیروی دریایی است که در محیط کار بشدت پر خاشگر است. او را به یک روانشناس معرفی می کنند تا او را روانکاوی کند. در حین روانکاوی، مشکلات خانوادگی واجتماعی او آشکار می شود و...

«کامرون پو» (کیج)، قهرمان سابق جنگ، پس از تحمل هشت سال زندان به جرم قتل تصادفی یک مرد در دفاع از همسر باردار خود، حالا قرار است که آزاد شود. اما او را سوار هواپیمایی می کنند که حامل ده تن از خطرناک ترین محکومان سیستم قضایی امریکاست و کمی بعد، هواپیما را می دزدند...

«گیل رنارد» (دنیرو) فروشنده ای است که در زندگی شخصی و حرفه ای خود شکست خورده. او کشته مرده بیس بال است و تمام وقتش را صرف دنبال کردن بازیکن مورد علاقه خود، «بابی ریبرن» می کند. «بابی» فصل ورزشی بدی را آغاز می کند و تمامی افتخارات به بازیکن دیگری به نام «پریمو» که در همان تیم بازی می کند، نسبت داده می شود. «گیل» هم برای درست کردن اوضاع، «پریمو» را می کشد.

"جیمی آلتو" بازیگری مقلد است و عمری در نقش دیگران فرو رفته است . حال وی تبدیل به یک شورشی شده که با جرائم مبارزه می کند و در این راه "ویلیام" که حافظه کوتاه مدتش مشکل دارد به او کمک می کند ...

دو مامور پلیس وظیفه دارند که ، زنی جوان را زیر نظر داشته باشند. یکی از این مامورها، کم کم عاشق این زن شده و ...

داستانی زیبا سریالی یه خورده اونجوری ! در مورد انسان های که شکست عشقی میخورند حالا به هر طریقی در این سریال الکس به تازی از همسرش طاق گرفته و هلن هم به تازگی نامزدش رو دست داده حالا این دو به طور اتفاقی یک شب از تخت خواب هم سر می اورند و به هم علاقه مند می شن و در همین اوضاع یک بچه هم به وجود میاد...

هری وکیلی موفق در زمینه های مالی و تجاری است و در یک دفتر وکالت درجه یک کار میکند اما از آنجا خسته میشود و به یکی از محله های نه چندان!! خوب شهر می رود و برای خود دفتر وکالتی بر پا میکند و با آدام به طرز عجیبی!! آشنا می شود که وکیلی جوان هست و با اصرارش به عنوان کارمند هری استخدام می شود اما این محله پرونده هایش هم کاملا متناسب با خودش هست و اصلا ربطی به مال و تجارت ندارد...