در دنیایی که انسان ها و هیولاهای ترسناک در تعادل ناخوشایندی زندگی می کنند، شکارچی جوان آیدن می جنگد تا روستای خود را از نابودی اژدها نجات دهد.

هنگامی که یک نیروی تاریک زمین را پس از یک خورشید گرفتگی کامل می پوشاند، نگهبانان ملوان پراکنده باید دوباره متحد شوند تا نور را به جهان بازگردانند.

داستان چند دوست خوب که بعد از گذراندن تعطیلات تابستان دوباره به مدرسه هنر بازمیگردند تا طرحی نو را شروع کنند .

مردی با گذشته تاریک وارد یک بازی خطرناک میشود که او را به یک قاتل سریالی تبدیل میکند .

چند سال بعد از پایان جنگ شینوبی، بروتو ، پسرِ ناروتو ، تصمیم میگیرد در کنار ساراتا و میتسوکیِ مرموز ، در آزمون Chûnin شرکت کند...

”دورایمُن”، یک گربه‌ی ربات مانند است که دارای یک جیب جادویی می باشد. او از جیب جادویی اش می تواند وسایل مختلفی را در بیاورد و مشکلات را با آن ها حل کند. همچنین او دارای صاحب و دوستی به نام “نبیتا” است. اما اگر “دورایمُن” او را ترک کند چه بلایی بر سر زندگی “نبیتا” می آید؟

Rainie از شهر بزرگ به یک جنگل جادویی در یک سرزمین پر رمز و راز منتقل می شود که در آنجا با Blue ملاقات می کند و این دو به طور مشترک به نجات جنگل های بارانی کمک می کنند.

انفجاری در وسط شهر سایوریتی رخ می دهد که باعث می شود روکیا بخشی از حافظه خود را از دست دهد ...

در شهر کاراکورا ، نوع خاصی از ارواح ، مثل یک بیماری کل شهر را در بر گرفته اند. و این در حالی است که از طریق آسمان، دنیای ارواح به دنیای واقعی هم سرایت کرده. در این بین زن مرموزی به نام سنا به همراه مردی به نام گانرو رهبری یک تیم مخوف را بر عهده گرفته اند تا بلکه بتوانند جلوی فاجعه را بگیرند...

لس آنجلس. «زنی» (هارینگ) پس از یک تصادف اتومبیل در راه مالهالند دچار فراموشی می شود. کمی بعد او با دختری به نام «بتی» (واتس) آشنا می شود و «بتی» برای کمک به زن اعلام آمادگی می کند...