شخصی آفریقایی متوجه میشود که پسری دارد که در ایالات متحده زندگی میکند و قصد دارد به امریکا برود تا او را ملاقات کند ...

در این فیلم دیاز نقش یکی معلم بد دهن،گستاخ و بدرفتار به نام “الیزابت هالزی” را دارد.او بیشتر مواقع مست است و شدیدا منتظر است تا با نامزدش ازدواج کند.وقتی نامزدش او را ترک می کند،او نقشه ای می کشد تا معلم جایگزین ثروتمند و خوش قیافه ای با بازی جاستین تیمبرلیک به دست آورد.او سعی می کند عمل های جراحی زیبایی روی خودش انجام دهد تا توجه او را جلب کند.پس از مدتی یکی از همکارانش به او می گوید که معلمی که کلاسش بیشترین معدل را بیاورد جایزه می گیرد.بزرگترین رقیب او در این مسابقه، “امی” است.الیزابت همچنین با معلم ورزش بی ادب و طعنه زن هم جر و بحث دارد.نتیجه ی این کارهای او به شاگردانش،همکارانش و حتی خودش درسی جالب می دهد.

هشر تنها زندگی می کند و از دنیا و آدمهایش متنفر است. خیلی سیگار می کشد و در وانتش زندگی می کند. موهایش بلند و ظاهرش ژولیده است. و یک روز ناگهان با تی جی آشنا می شود.

فیلم در مورد زندگی پر فراز و نشیب یک خواننده راک است به نام «دوی کاکس» که قصد دارد در حرفه اش به یک افسانه تبدیل شود...

فردی سرشناس و مشهور زندگی شهر نشینی را ترک کرده و به جنگل رفته تا زندگی آرامی را ادامه دهد اما به اتهام قتل دستیگر می شود. در همین حین روانپزشک جوانی تلاش می کند خود را به او برساند...

گاس که برقکار میشود موفق میشود با کمک دوستانش و قرض گرفتن از همسر سابقش یک باشگاه بولینگ را خریداری کند که رویای کودکی او میباشد ، ولی متوجه میشود همسرش از بانک وام گرفته و بانک از انتقال وام به او سر بازمیزند و ...

«کلرنس وورلی» (اسلیتر)، فروشنده ی خیر اما بی قابلیت با دختر ملیحی به نام «آلاباما» (آرکت) آشنا و دل باخته اش می شود. حتی وقتی «کلرنس» می فهمد که «آلاباما» در واقع از رئیسش پول گرفته تا با او رابطه برقرار کند، باز هم از عشق و علاقه اش به او کاسته نمی شود. «آلاباما» واقعا مایل است با «کلرنس» بماند ولی مطمئن است که رئیسش، «درکسل» (اولدمن) از این ماجرا زیاد خوشحال نخواهد شد...

کتاب‌دار یک شهر کوچک که مردم او را نادیده میگیرند برای جلب توجه به قتلی اعتراف میکند که هرگز مرتکب نشده است...

یک پلیس بزگ ازشهر لس آنجلس به شهر کوچکی می رود تا در نیروی پلیس آنجا مشغول به کار شود ولی به محض ورود به این شهر خود را درگیر پرونده قتلی میبیند...

یک مدیر اجرایی آگهی تبلیغاتی ، که دیگر به نقطه شکستن رسیده، خود را در یک موسسه بیماران روانی پیدا می کند، جایی که فعالیت هایش دوباره با کمک بیماران آنجا شروع می شود و...