در دورانی که آمریکا به شدت دچار رکود اقتصادی شده بود، سراسر مملکت مملو از افراد بیخانمان بود. به این دسته افراد "هوبو" می گفتند که شخصی مردم آزار به نام (شاک) مدیر خطوط راه آهن، از آن ها به شدت بیزار بوده و قسم خورده بود هرگز اجازه ندهد بیخانمانی مجّانی سوار قطار شود...

»بابر ریوز« (ردفورد) همراه یک محکوم دیگر از زندان ایالتی می گریزد و این خبر باعث ولوله ای میان مردم شهرش می شود. بعضی از اهالی شهر، »بابر« را گناهکار می دانند و بقیه بی گناه. »کلانتر کالدر« (براندو) از گروه دوم است و حس می کند که »بابر« به شهر و خانه اش خواهد آمد...

کالیفرنیا. در منطقه ‏اى ساحلى، دسته‏ هاى پرندگان به مردم حمله می‏کنند...

تحقیق مجلس سنا، درباره وزیر امور خارجه پیشنهادی رئیس جمهور،رازهایی از گذشته را آشکار می کند که نه تنها باعث نابودی وزیر می شود بلکه خود رئیس جمهور را نیز درگیر می کند...

قبل از آغاز جنگ جهانی اول. "آلما" (جرالدین پیچ)، در شهری کوچک در میسی سیپی زندگی می‌ کند و پدرش کشیش کلیسای شهر (آتربری) است. او از کوکی مجذوب "جان" (هاروی) بوده که اکنون یک پزشک است. اما "جان" با دختری به‌نام "رزا (موره‌نو) نزدیکی دارد و ...

تنسى، اوایل دهه‏ ى 1930. مقامات ایالتى قصد دارند در زمین‏ هاى اطراف دره ‏اى سد بسازند و لازمه‏ ى این کار تخلیه‏ ى منطقه از ساکنانش است. » چاک گلاور « ( کلیفت ) مأمور این کار مى‏ شود. ناخوشایندترین بخش وظیفه‏ ى او، تخریب خانه‏ ى » الاگارت « ( وان فیلت ) بیوه زن 80 ساله است...

یک رهگذر بیگناه که به جای یک قانون شکن قاتل اشنباه گرفته شده، مجبور است برای اثبات بی گناهی اش مجرم اصلی را دستگیر کند.

» آلفرد ایتن « ( نیومن ) پس از جنگ جهانى دوم به خانه‏ ى خانواده‏ ى ثروتمندش در پنسیلوانیا بازمى‏ گردد. اما طاقت پدر پیر، » ساموئل « ( ایمز ) و مادر دائم‏ الخمر خود، » مارتا « ( لوى ) را نمى‏ آورد و رهسپار نیویورک مى‏ شود...

» راجر تورنهیل « ( گرانت ) مدیر تبلیغاتى موفق اما خودخواه ، روزى با مأمورى مخفى به نام » جرج کاپلان « اشتباه گرفته مى شود. اشتباهى که منجر به کشانده شدنش به دنیایى از مخاطرات و دسیسه‏ ها مى ‏شود...

ریو براوو، شهرى مرزى و کوچک در تکزاس، » کلانتر جان ت. چنس « ( وین )، » جو بردت « ( ایکینز )، برادر سلطان گله‏ دارى منطقه را به اتهام قتل مردى بى‏ گناه دستگیر مى ‏کند. گله ‏دار بزرگ، » نیتان بردت « ( راسل ) نیز مى‏ کوشد تا با کمک هفت تیرکش‏ هایش » جو « را آزاد کند...