کانزاس رد (درو واترز) بیلی جوان را از تیراندازی بازی با ورق نجات می دهد. پسر از رد برای محافظت از خانواده اش در برابر قانون شکن تورن (ادکینز)، که به تازگی مادر بیلی، کارول را ربوده است، کمک می خواهد...

پس از اینکه جوسلین تازه ازدواج کرده متوجه می شود که شوهرش جودی (مایکل ولش، فرانچایز گرگ و میش) پدرش را به ضرب گلوله کشته است، از ترس از مزرعه کالاهان فرار می کند. او توسط مرد مسلح بیلی تایسون، که از او در یک پاسگاه دورافتاده محافظت می کند، نجات می یابد.

وقتی جسد میا در ساحل پیدا میشود، مادرش لورا از بهترین دوست میا، بیلی کمک می‌گیرد تا بفهمد چه کسی دخترش را کشته است. آنها با هم مظنونان را محدود می کنند...

کارن ، پزشک اورژانس ، پس از آن که یک شب به خانه او حمله شد ، توسط یک غریبه به نام دانیل نجات یافت. وقتی دانیل در این حمله زخمی شد ...

یک کهنه سرباز که دیگر از جنگ خسته شده به یک شکارچی جایزه بگیر تبدیل میشود و فقط به دو چیز اهمیت می دهد : مشروب و پناهندگان

"جیمی "بعد از اینکه متوجه می شود شوهرش به او خیانت کرده، به همراه پسر نوجوانش به خانه پدری اش بر میگردد.در آنجا با مردی جذاب به نام "ویت" آشنا می شود و رابطه ای بینشان شکل می گیرد. ویت جیمی را متقاعد میکند که ممکن است شوهر سابق او قصد دزدیدن فرزندش را داشته باشد. ولی کم کم جیمی متوجه می شود که ویت پسرعمویش میباشد که سال ها در بیمارستان روانی بستری بوده است و سعی می کند از او فاصله بگیرد. اما ویت که از این موضوع خوشحال نیست سعی در محافظت از جیمی دارد و ...

زوجی جوان بنام میرا و تاد برای مراقبت از پسر بیمارشان پرستاری استخدام میکنند ولی نمیدانند که این پرستار حکم فرشته مرگ را دارد و ...

تامارا تحت عنوان معلم ریاضی راهی برای ارتباط مجدد با دختر ربوده شده اش پیدا می کند، اما پدرش برای پنهان نگه داشتن حقیقت دست به هر کاری می زند، حتی می کشد.

مَردی ثروتمند در گاو بازی کشته می‌شود، یک سال بعد شانس به بیوه‌ی جوان او روی می‌آورد و او با مَردی آشنا می‌شود که همانجایی که همسرش کشته شده را اداره می‌کند، همه چیز خوب پیش می‌رود و آنها بایکدیگر ازدواج می‌کنند، اما مسائل مالی شروع به ایجاد تنش در بین آنها می‌کند...